کاربرد حرف تعریف “the”

حرف تعریف the را میتوان به جرات پرکاربردترین حرف تعریف در زبان انگلیسی دانست که در تمامی متون آکادمیک و دوستانه و مکالمه زبان انگلیسی نقش مهمی دارد. تشخیص این موضوع که چه زمانی باید از حرف تعریف the استفاده کنیم گاهی دشوار است. امروز در آموزشگاه زبان تهران کمبریج به کاربرد the در زبان انگلیسی میپردازیم.

جایگاه “the” در زبان انگلیسی

حرف تعریف “the” به عنوان پرکاربردترین حرف انگلیسی کاربردهای گوناگونی دارد. رایج ترین کاربرد the در انگلیسی زمانی است که اطمینان داریم خواننده و یا شنونده میداند اسمی که در موردش صحبت میشود چه کسی است. حرف تعریف the همواره پیش از اسم می آیدو جایگاه آن در جملات انگلیسی ثابت است.

کاربرد the در جملات انگلیسی

the کاربردهای بسیاری داشته و امروز در تهران کمبریج به 10 کاربرد و نقش اصلی حرف تعریف the در زبان انگلیسی میپردازیم:

1-کاربرد the برای اسم های که خاص و تک هستند

زمانی که یک اسم داریم که در جهان هستی فقط یک مورد از آن وجود دارد و یا در کشوری تک است از حرف تعریف the استفاده میکنیم. برای درک بهتر به مثال های زیر توجه کنید:

The sun could be very hot outside the atmosphere (خورشید خارج از جو زمین میتونه خیلی داغ باشه)

The Pope has signed the contract (پاپ قرارداد را امضا کرد)

The moon seems brighter than before (ماه درخشان تر از قبل به نظر میرسه)

2-کاربرد the برای موضوعاتی که همه از آن اطلاع دارند

همواره اشیا یا مکان هایی وجود دارند که به دلیل آگاهی و یا به دلیل اینکه از قبل به آنها اشاره شده است، دیگران از آن اطلاع دارند.

The party was located somewhere tranquil and serene (مهمانی در یک مکان آرام و دلنشین برگزار شد)

Hey, would you borrow me the car (میشه ماشین رو بهم قرض بدی)

As I know, he goes to the beach every day (او هرروز به ساحل میره)

3-کاربرد the برای چیزی که قبلا به آن اشاره کردیه ایم

زمانی که به یک شی یا مکان اشاره میکنیم و مجددا قصد داریم به آن اشاره کنیم از حرف تعریف the استفاده میکنیم:

A man who met the president was an ambassador. The man could be take part in party

مردی که رییس جمهور رو ملاقات کرد یک سفیر بود. این مرد ممکنه توی مهمونی شرکت کنه

4- کاربرد the برای صفت های عالی انگلیسی

برای صفت های عالی که معنای “ترین” دارند از حرف تعریف the پیش از آنها استفاده می شود:

She is the tallest girl I have seen ever.(او بلندترین دختری هست که تاحالا دیدم)

Everest is the highest peak in the world (اورست بلندترین قله جهان است)

He is the youngest member of our family (او جوانترین عضو خانواده ماست)